گیجی، شکایتی شایع بهخصوص در میان سالمندان است. آنها اغلب از شرح مشکل خود عاجزند بنابراین درک علت اصلی گیجی و سرگیجه در ارزیابی و مدیریت صحیح بیمار اهمیت زیادی دارد. گیجی، سومین شکایت شایع میان بیماران سرپایی است. حدود ۵ نفر از هر ۱۰۰۰ بیماری که سالیانه به پزشک مراجعه میکنند از سرگیجه شکایت دارند.
تشخیص و ارزیابی
در مورد بیمار با شکایت گیجی، گرفتن شرح حال از بیمار و معاینه فیزیکی دقیق برای یافتن علت اصلی ضروری است. به علاوه، اطلاع از زمان و نحوه شروع، طول مدت و تعداد اپیزودها، عوامل مسبب یا تشدیدکننده حملات و هرگونه تغییر شنوایی و نورولوژیک در تصمیمگیری درمانی بسیار اهمیت دارد. شایعترین علل گیجی عبارتند از سرگیجه وضعیتی پاروکسیسمال خوشخیم، ترس از سقوط، سردردهای میگرنی، حساسیت به حرکت و آسیب عصب وستیبولار.
به دلیل عمومیت داشتن واژه گیجی، طبقه بندی این عارضه ضروری است. اولین نوع آن عبارت است از تصور حرکت که با حس چرخش و سرگیجه تشریح میشود. نوع دوم، اپیزود پیشسنکوپ یا احساس سقوط قریب الوقوع یا از دست دادن هوشیاری؛ نوع سوم، عدم تعادل؛ نوع چهارم سبکی سر؛ واژهای مبهم است که برای تشریح علایمی که در سایر گروهها قرار نمیگیرند، بهکار میرود. ممکن است با احساس جداشدگی از محیط توضیح داده شود. اگر گیجی مرتبط با سرگیجه نباشد، بیماریهای دیگری نظیر آریتمی قلبی، دیابت و اختلالات تیروییدی باید بررسی شوند.
تظاهر شایع سرگیجه واقعی، احساس چرخش است که ممکن است ابژکتیو(بیمار شکایت دارد که اشیای اطرافش میچرخند) یا سابژکتیو (بیمار احساس میکند، که دارد میچرخد) باشد. اگر شک به سرگیجه وجود دارد، باید مشخص شود علت آن محیطی است یا مرکزی. سرگیجه مرکزی معمولا با میگرن، بیماری عروق مغزی یا تومورهای زاویه سربلوپونتین مرتبط است. سرگیجه محیطی شایعتر و معمولا ناشی از عفونت، التهاب، تحریک بخشهای مختلف اعصاب شنوایی و ارگانهای مرتبط است. تظاهرات شایع سرگیجه محیطی عبارتند از کوتاه بودن دوره آن، وجود یک عامل قابل پیشبینی و وجود علایم اتونومیک (نظیر تعریق، رنگ پریدگی، تهوع و استفراغ). همچنین سرگیجه محیطی ممکن است با وزوز گوش، کاهش شنوایی، گرفتگی گوش یا ضعف عصب صورت مرتبط باشد. در مورد سرگیجه مرکزی، علایم اتونوم با شدت کمتری همراه هستند و کاهش شنوایی متداول نیست. معمولا شروع آن با علایم کلی همراه و با نشانههای نورولوژیک نظیر مشکلات بینایی(دوبینی، همی آنوپسی)، ضعف، بیحسی، آتاکسی و از بین رفتن هوشیاری مرتبط است.
بررسی سابقه مصرف دارو نیز الزامی است. تجویز برخی داروها نظیر استیل سالیسیلیک اسید، آمیودارون، اتاکرینیک اسید، فوروزماید، جنتامایسین، کوئینین، استرپتومایسین، توبرامایسین ممکن است باعث مسمومیت عصب شنوایی شوند. داروهای روانپزشکی، داروهای ضدفشارخون، داروهای ضدالتهاب و شلکنندههای عضلانی نیز در برخی بیماران احساس سبکی در سر و عدم تعادل ایجاد میکنند. برخی از این داروها ممکن است باعث افت فشارخون وضعیتی شوند که با علامت گیجی تظاهر میکند. گیجی این بیماران معمولا پس از قطع دارو برطرف میشود.
درمان دارویی
گیجی: در بیماران بدون علایم واضح سرگیجه، تشخیص گیجی یک شکایت کلی و مبهم است. اغلب موارد گیجی یک اختلال چندگانه و ناشی از نوروپاتی محیطی، اختلال بینایی و بیماری عضلانی-اسکلتی است. معمولا درمان عامل ایجادکننده، گیجی را برطرف میکند. آنمی، کمبود آهن، بدخیمی، کمبود ویتامینها و خونریزی مزمن ممکن است باعث جریان ناکافی خون مغز و احساس سبکی در سر شود. مبتلایان به اختلالات عملکرد تیرویید و هایپوگلیسمی نیز ممکن است دچار گیجی شوند. بارداری یا خونریزی قاعدگی ممکن است به دنبال تغییرات حاد سطح هورمونها باعث احساس سبکی سر شوند.
مبتلایان به افت فشارخون وضعیتی را میتوان با افزایش فشارخون به دنبال مصرف میدودرین و فلودروکورتیزون درمان کرد. البته مانیتورینگ دقیق فشارخون در بیماران تحت درمان با این
داروها الزامی است. میدودرین را نباید طی ۴ساعت نزدیک به خواب شبانه یا در هنگام دراز کشیدن مصرف کرد. زیرا میتواند باعث افزایش فشارخون خوابیده شود. سایر عوارض جانبی عبارتند از احتباس ادرار و بثورات پوستی. فلودروکورتیزون یک مینرالوکورتیکویید است که باعث افزایش احتباس آب و سدیم میشود، بنابراین مانیتورینگ سطح پتاسیم برای پیشگیری از نارسایی قلبی الزامی است. سایر علایم شایع عبارتند از ادم، هایپرگلیسمی، افزایش خطر عفونت و ضعف عضلانی. سودوافدرین، پاروکستین و دسموپرسین در زمانی که میدودرین و فلودروکورتیزون چندان اثربخش نبودهاند، میتوانند مورد استفاده قرارگیرند.
گیجی و سرگیجه ممکن است در مبتلایان به میگرن هم تظاهر کنند. حملات حاد میگرن را میتوان با ضددردهای غیراپیوییدی، ضداستفراغها، داروهای ضدالتهاب غیراستروییدی و آنتاگونیستهای ۵-HT درمان کرد. داروهای پیشگیریکننده از حملات میگرن عبارتند از آمیتریپتیلین، بتابلاکرها، بلوککنندههای کانال کلسیمی و استازولامید. گیجی ناشی از اضطراب مزمن را نیز باید درنظر گرفت. مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین را میتوان برای درمان اضطراب مزمن و حملات ناگهانی اضطراب مورد استفاده قرار داد. بنزودیازپینها نیز در درمان کوتاه مدت اضطراب کاربرد دارند.
سرگیجه: درمان دارویی سرگیجه براساس علت ایجادکننده بیماری انتخاب میشود. مهارکنندههای وستیبولار را میتوان برای کنترل علایم سرگیجه مصرف کرد، اما این گروه داروها باید فقط برای دوره کوتاهی مصرف شوند. (حدود یک هفته). ۳ گروه اصلی مهارکنندههای وستیبولار وجود دارند:داروهای آنتیکولینرژیک، داروهای آنتیهیستامین، داروهای بنزودیازپینها.
در میان آنتیکولینرژیکها، گلیکوپیرولات از سایر داروهای مورد استفاده در درمان سرگیجه خاصیت خواب آلودگی کمتری دارد. آنتیهیستامینهایی نظیر مکلزین اثرات آنتیکولینرژیک دارند و در مقایسه با آنتیکولینرژیکهای واقعی خاصیت خوابآوری آنها بیشتر دارند. بنزودیازپینها نیز در درمان سرگیجه موثرند اما ممکن است بیمار به آنها عادت کند. در موارد سرگیجه حاد و شدید، پرومتازین داخل عضلانی یا دروپریدول داخل وریدی میتواند تجویز شود.
ضداستفراغها را میتوان برای کنترل تهوع مرتبط با سرگیجه تجویز کرد. متوکلوپراماید یک آنتاگونیست دوپامین است که باعث افزایش حرکات لوله گوارش نیز میشود و تخلیه معده را تسریع میکند. اندانسترون یک آنتاگونیست سروتونین است که برای پیشگیری از استفراغ ناشی از شیمیدرمانی تجویز میشود. پروکلرپرازین و پرومتازون هر دو فنوتیازین هستند که روی نوروترانسمیترهای متعددی اثر کرده و پاسخ ضداستفراغی القا میکنند. شدت تهوع بیمار و عوارض جانبی داروی مربوطه، پزشک را در انتخاب بهترین دارو برای هر بیمار کمک خواهد کرد.